نخ به عنوان اولین محصول تولیدی در یک کارخانه نساجی و به عنوان مواد اولیه اساسی در ادامه خط تولید منسوجات از اهمیت بسیاری برخوردار است. کارخانه های تولید کننده نخ باید محصول خود را چنان با وسواس کنترل کنند که گویی مستقیم به دست مصرف کننده نهایی می رسد. هرچه تولیدکننده نخ روی کیفیت محصولش سرمایه گذاری کند فروش بیشتری را به دنبال خواهد داشت، بدین دلیل که نخ با کیفیت باعث افزایش بازده دستگاه بافندگی میشود. دلیل این افزایش، کاهش پارگی نخ ها، کاهش نیاز به نیروی انسانی، کاهش تعداد دفعات نظافت و تعویض قطعات به دلیل پرز و اصطکاک کمتر نخ و موارد بسیار دیگر می تواند باشد.
به طور کلی، انتخاب نخ با کیفیت مناسب و توجه به معیارهای مختلف آن میتواند به بهبود کیفیت نهایی پارچه و همچنین افزایش رضایت مشتریان کمک کند. در صنایع نساجی، انتخاب نخ با دقت و ارزیابی مناسب از اهمیت بسیاری برخوردار است تا بتوان به بهترین کارایی و کیفیت در تولیدات دست یافت.
در ادامه به برخی عوامل موثر بر کیفیت نخ اشاره شده است:
-
نمره نخ:
نمره نخ اولین و مهمترین فاکتور در تعیین کیفیت نخ می باشد. این عدد نشان دهنده ظرافت نخ است. دو سیستم برای بیان ظرافت وجود دارد یکی مستقیم و دیگری غیرمستقیم:
- روش مستقیم نمره نخ عبارت است از وزن واحد طول نخ
- روش غیرمستقیم نمره نخ عبارت است نسبت واحد طول به واحد وزن نخ
برای سیستم مستقیم می توان واحد های دنیر و تکس و برای سیستم غیر مستقیم می توان واحد های متریک و انگلیسی را نام برد.
برای محاسبه نمره نخ به صفحه تبدیل نمرات نخ مراجعه فرمایید.
-
تاب نخ:
تاب نخ یک فاکتور مهم در کیفیت نخ است که به صورت همزمان ظرافت و استحکام را تحت تاثیر قرار می دهد. بدین ترتیب که اگر تاب کم باشد زیر دست پارچه نهایی نرم می گردد ولی نخ یا پارچه پرزدار و با استحکام پایین تولید می گردد، اگر هم تاب بیش از حد باشد به دلیل ایجاد نقاط باریک در نخ به دلیل فشار زیاد استحکام نخ باز هم کاهش پیدا می کند و همچنین ممکن در بخش رنگرزی و تکمیل هم باعث ایجاد نا یکنواختی بشود. بنابراین تاب یک مقدار بهینه دارد که باید بر اساس نمره نخ و سیستم ریسندگی محاسبه و در ماشین ریسندگی اعمال گردد.
-
استحکام نخ:
استحکام نخ از ویژگی های تاثیر گذار در ادامه فرایند تولید منسوجات می باشد. فرایند آهار زنی و مشکلات حذف آهار نشان دهنده اهمیت این فاکتور است. هرچه استحکام و ازدیاد طول نخ در محدوده مناسب تری باشد باعث افزایش بازده در ماشین بافندگی می گردد و در نتیجه تولید مقرون به صرفه تر می شود. استحکام نخ را به دو روش دینامیک و استاتیک می توان اندازه گیری نمود. در روش دینامیک اطلاعات مربوط به استحکام در طول زیادی از نخ با سرعت زیاد توسط سیستم فوق هوشمند استخراج می گردد، نتایج این روش به شرایط واقعی تولید نزدیک تر می باشد. در روش استاتیک استحکام نخ تا حد پارگی اندازه گیری می شود.
-
اصطکاک:
یکی از موارد موثر در فرآیند تولید و بخش بافندگی اصطکاک نخ تولید شده می باشد این اصطکاک هم بین نخ با اجزاء دستگاه و هم بین نخ های یک سیستم رخ می دهد. اگر اصطکاک محصول از حد بهینه بالاتر باشد باعث خوردگی و استهلاک اجزاء ماشین می گردد، اجزائی مانند راهنما ها ، غلتک های کشش و غیره. این مشکل باعث افزایش نخ پارگی و در هنگام ریسندگی و بافندگی هم می شود.
-
یکنواختی نخ:
از نظر قطر و میزان پرزدهی بسیار مهم است هرچه نخ یکنواخت تر باشد از نظر استحکام و ظاهری با کیفیت تر می باشد. اندازه گیری یکنواختی اصولا با دو روش اپتیکال و خازنی اندازه گیری می شود.
-
یکنواختی کشش:
برای بررسی تاثیر کشش روی نخ های فیلامنتی FDY یکی از تست های مهم کنترل کیفیت است چون اگر این کشش به صورت یکنواخت، بیش از حد و یا کمتر از حد بهینه باشد عوارض این اشتباه در هنگام رنگرزی منسوج تهیه شده از آن نخ به صورت نایکنواختی رنگ، رنگ پذیری سخت و… بروز می کند. برای بررسی مشخص کردن میزان کشش بهینه برای تبدیل POY به FDY باید مقداری از نخ FDY تولیدی را با دستگاه گرد باف با دهنه کوچک بافت سپس رنگرزی نمود اگر نایکنواختی مشاهده گردید باید تنظیمات دستگاه را اصلاح کرد.
برای اینکه یک گام در کنترل کیفیت جلوتر برویم باید نخ POY را در آزمایشگاه به صورت کنترل شده به FDY تبدیل نمود سپس بافت و در نهایت رنگرزی کرد.
-
رطوبت:
یکی دیگر از فاکتور های مهم در مورد نخ رطوبت است که هم برای خریدار و هم برای فروشنده اهمیت زیادی دارد. سازمان استاندارد بازه رطوبتی مجاز را برای انواع الیاف تعیین کرده است اگر خریدار نخی با رطوبتی بیش از حد استاندارد خریداری کند گویی آب را به قیمت نخ خریده است و اگر فروشنده نخ را با رطوبت کمتر از استاندارد بفروشد به نوعی ضرر کرده است.
-
تنش:
تنش مورد اعمال به نخ همیشه پر اهمیت است چه در هنگام ریسندگی و چه در هنگام بافندگی. این عامل باید موقع انتخاب نخ برای یک پروژه حتما مورد توجه قرار بگیرد.
-
نوع لیف:
نخها از مخلوطی از لیف های طبیعی (مانند پنبه و پشم) و مصنوعی (مانند پلیاستر و ویسکوز) ساخته میشوند. هر نوع لیف ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی مختلفی دارد که میتواند بر خواص نهایی پارچه تأثیر بگذارد. برای مثال، پنبه خواص جذب رطوبت بالا و نرمی دارد در حالی که پلیاستر مقاومت به سایش و سختی بیشتری دارد.
-
ضخامت نخ:
ضخامت نخ میتواند تأثیر زیادی بر پارچه داشته باشد. نخهای بسیار نازک ممکن است در بافت پارچه شکنندگی ایجاد کنند، در حالی که نخهای خیلی ضخیم ممکن است باعث تخت شدن پارچه و کاهش انعطافپذیری آن شوند.
-
رنگ پذیری و پایداری رنگ:
توانایی نخ در جذب رنگ و پایداری آن در برابر شستشو و نور مستقیم تأثیر زیادی بر زیبایی و طول عمر رنگ پارچه دارد. نخهای با خواص رنگ پذیری بالا میتوانند به تولید پارچههای با رنگهای جذاب و ماندگار کمک کنند.
-
نظم و یکنواختی نخ:
نخهای با نظم و یکنواختی مناسب میتوانند به تولید پارچههایی با سطح یکنواخت و بدون نقص کمک کنند. نخهای با نظم ناکافی ممکن است باعث ایجاد گرههای ناخواسته در پارچه شوند که این امر میتواند به کیفیت نهایی پارچه ضربه بزند.
-
تمیزی و کیفیت نخ:
نخهای کیفیت بالا تمیزتر و کمتر به گره میخورند که این امر میتواند به کاهش مشکلات در فرآیند بافت و دوخت کمک کند. همچنین، نخهای با کیفیت پایدارتر هستند و کمتر احتمال دارد در طول زمان کیفیت آنها تغییر کند.
-
بافت و حس:
رویکرد عملی هنگام ارزیابی کیفیت نخ بسیار مهم است. نخ خوب باید در لمس نرم، صاف و دلپذیر باشد. بافت های درشت یا خش دار ممکن است نشان دهنده کیفیت پایین تر باشد. به نحوه پرده شدن و حرکت نخ توجه کنید، زیرا این ویژگی ها می تواند بر راحتی و ظاهر محصول نهایی تأثیر بگذارد.
-
فرآیندهای تولید:
فرآیندهای ساخت مورد استفاده برای تولید نخ را بررسی کنید. تولید کنندگان معتبر از اقدامات کنترل کیفیت دقیق پیروی می کنند و از ثبات رنگ، ضخامت و کیفیت کلی اطمینان حاصل می کنند. به دنبال اطلاعات روی برچسب نخ یا وب سایت سازنده بگردید تا تعهد آنها به تولید محصولات با کیفیت بالا را درک کنید.
-
نگهداری مناسب:
یکی از نکات تاثیر گذار بر کیفیت نخ شرایط نگهداری آن است. نخها باید در شرایط مناسب نگهداری شوند تا از آسیبها و آلودگیهایی که ممکن است کیفیت نهایی نخ را تحت تاثیر قرار دهد در امان باشند.
-
تاثیرات شیمیایی:
تاثیرات شیمیایی در تولید نخ میتواند به چندین شکل مختلف کیفیت نخ را تحت تاثیر قرار دهد. برای مثال استفاده از رنگها و پیگمنتهای ناسالم یا مواد افزودنی نامناسب میتواند باعث کاهش مقاومت نخ در برابر شستشو، از دست دادن رنگ، یا حتی خرابی سریعتر نخ شود. رنگهایی که بر اساس استانداردهای محیط زیستی و سلامتی مناسب انتخاب نشوند، میتوانند به محیط زیست و سلامت کارگران و مصرف کنندگان آسیب بزنند. استفاده از مواد نرمکنندهها یا مواد ضد انعطاف نامناسب میتواند باعث کاهش انعطافپذیری و نرمی نخ شود. این مواد ممکن است باعث ترکها و شکستگیهای زودرس در نخ شوند. برخی از کشورها ممکن است مواد ضد آتش را به نخ اضافه کنند تا از خطر اشتعال نخ در برابر حرارت و شعلههای باز دفاع شود. اما استفاده نامناسب یا اضافه کردن این نوع مواد میتواند باعث کاهش مقاومت نخ شود و به دوام آن ضربه بزند. برخی از مواد شیمیایی ممکن است برای حفظ نخ از آلودگی با میکروبها و قارچها استفاده شوند. استفاده نامناسب از این مواد میتواند به کیفیت نهایی نخ آسیب بزند و باعث آلودگی محصولات نساجی شود. استفاده از مواد آنتی استاتیک و ضد لکه ممکن است به محصولات نخ اضافه شود تا کاربرد راحتتر شود. اما استفاده نامناسب میتواند به دوام نخ آسیب بزند و خواص آن را تحت تاثیر قرار دهد. برای حفظ کیفیت نهایی نخ، انتخاب مواد شیمیایی با استانداردهای مناسب و انجام تستهای کیفیت منظم بسیار حیاتی است. همچنین، رعایت مقررات محیط زیستی و بهداشتی در استفاده از این مواد نیز از اهمیت بالایی برخوردار است تا علاوه بر کیفیت نهایی محصولات، سلامتی انسانها و محیط زیست نیز حفظ شود.